ختم کلام

ساخت وبلاگ
یه شب خوب تو آسمون...

یه ستاره چشمک زنون خندید و گفت:

کنارتم تا آخرش تا پای جون!

ستاره قشنگی بود آروم و ناز و مهربون

ستاره شد عشق من و منم شدم عاشق اون

اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون

ابره اومد ستاره رو دزدید و برد نامهربون

حالا شبا به یاد اون زل میزنم به آسمون

دلم می خواد داد بزنم این بود قول و قرارمون

تو رفتی و از خودتم

نذاشتی حتی یه نشون...
ختم کلام...
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31

دل خوشم با غزلی تازه ، همینم کافی ست تو مرا باز رساندی به یقینم ، کافی ست قانعم ، بیشتر از این چه بخواهم از تو گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست گله ای نیست ، من و فاصله ها همزادیم گاهی از دور تو را خو ختم کلام...ادامه مطلب
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «ح ختم کلام...ادامه مطلب
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 54 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31

در اين جهان هستي هيچ تکيه گاهي امن تر و بهتر از تو براي من وجود ندارد .
 
  تمام مشکلات را زمان هم آغوش شدن با تو از ياد ميبرم ..

  زيرا زندگي من تو هستي  و انگيزه آن نيز باز تو هستي ..

ختم کلام...
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 54 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31


خنده برلب میزنم تاکس نداند درد من

ورنه این دنیا که ما دیدیم،

خندیدن نداشت

ختم کلام...
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31

 چه کسی حرف مرا می فهمد؟  چه کسی درد مرا می داند؟ در پس پرده ی اشک چشمم چه کسی راز مرا می خواند؟ چه کسی واژه ی تنهایی را در دل غمزده ام می بیند؟ با سر انگشت محبت چه کسی قطره ی اشک مرا می چیند سال ها غ ختم کلام...ادامه مطلب
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 59 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31

علی ساعت ۸ از خواب بیدار شد. نمیخواست از تخت بیرون بیاد اما با بیحوصلگی از تخت خواب پائین آمد.باز این بغض یک ساله داشت گلشو میفشرد. نگاهی به آرزو انداخت هنوز خوابیده بود. آرام از اتاق بیرون رفت تا بسا ختم کلام...ادامه مطلب
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31


این وبلاگ و تمام مطالبش رو نگه میدارم تا همیشه یادم بمونه که چیکار کردم


 

ختم کلام...
ما را در سایت ختم کلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ata-love بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 4:31